کد خبر 126516
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۳۰
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

اسب هاي درشكه باز هم به جان هم افتادند!


دست اندركاران تلويزيون هاي ماهواره اي ضد انقلاب مجددا به جان هم افتاده اند.
به دنبال برخي حملات لفظي شبكه پارس (وابسته به امير شجره) عليه «كانال يك»، شهرام همايون مدير كانال يك فاش كرد كه شجره چندين مورد كلاهبرداري مالي داشته است. به گزارش جام نيوز، همايون گفته است: اين آقاي شجره بزرگ ترين سنگ ها را جلوي پاي من مي گذارد و هر كاري را كه من انجام مي دهم تقليد مي كند تا بتواند با يك ترفندي مرا زمين بزند. من دوست ندارم افشاگري كنم اما مقداري از كارهاي او را بازگو مي كنم تا بفهميد چه خبر است. ايشان كلي پول از مردم، از بنده و ديگر دوستانم جمع كرده تا شبكه خود را نگه دارد، اما خبري از آن پول ها نيست. 10 سال است منتظرم دلارهايي كه از من براي شبكه اش گرفته پس بدهد، ولي هنوز هيچ خبري نيست.»
همايون ادامه داد: «آقاي شجره! نگذاريد بيش از اين دست به افشاگري بزنم و مسائلي را كه در داخل شبكه پارس مي گذرد رسانه اي كنم. مثل اينكه يادت رفته 40 هزار دلار از دوست ما گرفتي اما با هزار ترفند از پس دادن آن شانه خالي كردي!»
وي افزود: «من نمي دانم چرا مسئولين اين شبكه عادت دارند هر چه را من ابداع مي كنم تقليد كنند و با جهالت خودشان برنامه هايي را پياده كنند كه غير از ضربه زدن به اپوزيسيون نتيجه اي ندارد. من از بعضي مجري هاي شبكه پارس مثل «ميبدي» انتظار دارم بيشتر از اين آلت دست شجره نشوند. اين كارها قباحت دارد.»
مديركانال يك با لحني تهديدآميز گفت: «اگر شجره بخواهد به اين كارهاي خودش ادامه بدهد، يا اينكه بخواهد به صحبت هاي من جواب بدهد، ديگر مراعات نمي كنم و در مورد پول هايي كه گرفته و معلوم نيست كجا هزينه كرده، دست به افشاگري هاي بيشتري خواهم زد. اين آقا اصلا نمي داند سياست يعني چه، حالا براي خودش شبكه درست كرده، انگار يادش رفته چه كساني را براي چه مسائلي از شبكه اخراج كرده است؟ براي آخرين بار اخطار مي كنم كه اگر روش خود را تغيير ندهد وضعيت طور ديگري خواهد بود.»
    
 
رژيم در همه لايه هاي اپوزيسيون نفوذ كرده است!

«نشست هاي بي محتوا در اروپا و آمريكا، نقشي جز به ابتذال كشيدن اپوزيسيون حكومت اسلامي ندارند».
پايگاه اينترنتي سكولاريسم نو وابسته به طيفي از اپوزيسيون خارج نشين نوشت: كنفرانس هاي پي درپي و بي محتوا با پشتيباني مستقيم و غيرمستقيم رژيم، در كشورهاي غربي برگزار مي شود و هدفي جز به ابتذال كشيدن مبارزات اپوزيسيون و پراكندن بذر نا اميدي در آنان ندارد. از جمله كنفرانس هايي كه با هياهو و جنجال در استكهلم و واشنگتن برگزار شد.
نيما فرميني نويسنده اين گزارش كه در فرانسه اقامت دارد، مي افزايد: رژيم بسياري از مأموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را در پوشش ديپلمات و بازرگان و توريست و حتي پناهنده سياسي به كشورهاي غربي فرستاد تا شبكه هاي اطلاعاتي و سركوب را در خارج تشكيل دهند. برخي از اين مأموران امنيتي در پوشش مخالف رژيم به خارج فرستاده شدند در حالي كه از سوي برخي كشورهاي غربي نيز كمك مالي مي گيرند و به عنوان پژوهشگر، مدافع حقوق بشر و روزنامه نگار شناخته مي شوند يا شعار دروغين اصلاح طلبي مي دهند.
سكولاريسم نو مي نويسد: شماري از اين نفوذي ها در بخش هاي فارسي زبان رسانه هاي دولتي كشورهاي غربي به كار گرفته شدند، و ياران خود را به نام كارشناس سياسي، مدافع حقوق بشر و غيره، براي گفتگو در برنامه هاي تبليغاتي به سود رژيم فرا خواندند. ابتذال اين برنامه ها به جايي رسيد كه مخالفان آنها را صداي آيت الله ها و رژيم ناميدند. در خارج كساني به برگزاري كنفرانس ها و برپايي دولت هاي در تبعيد روي آوردند. سر و كله جهانشاهي ها [ماجراي مدحي] پيدا شد و نوريزاده ها، خوانساري ها، و... همه با هم به دام مدحي ها افتادند و هنوز هم اين ماجراها ادامه دارد. در همين راستا دولت سوئد، آب به آسياب رژيم ريخت و با هزينه اي كه به گفته آگاهان بيش از 3 ميليون كرون سوئد بوده است، كنفرانسي در روزهاي چهارم و پنجم فوريه 2012 در مركز اولاف پالمه در نزديكي استكهلم تشكيل داد كه برخي افراد نفوذي و داراي پوشش در آن شركت كردند. كنفرانس من درآوردي ديگر در واشنگتن برگزار شد كه در آن حقيقت جو، سازگارا، غفوري و... شركت داشتند. ديديم كه برخي از همين طيف ها تحريم انتخابات مجلس را نيز شكستند.
    
 
كشورهاي مشمول تحريم را اعلام كنيد سنگين تر نيستيد؟!

دولت آمريكا درباره اجراي تحريم هاي نفتي عليه ايران با مشكلات عديده اي مواجه شده است.
در حالي كه آمريكا از چند ماه پيش اعلام كرده كشورهاي طرف معاملات نفتي با ايران را مشمول تحريم هاي يكجانبه قرار دهد، اكنون مقامات اين كشور مي گويند برخي كشورها را معاف از تحريم هاي ياد شده قرار مي دهند.
اين دومين اقدام انفعالي آمريكا در زمينه استثنا كردن برخي كشورها از تحريم است چرا كه فروردين سال گذشته نيز وزارت خارجه آمريكا، ژاپن و 10 كشور اروپايي را از شمول تحريم هايي كه قرار است از اواسط تيرماه(اول ژوئيه) به اجرا درآيد، استثنا و معاف كرده بود.
خبرگزاري رويتر گزارش داد برخي كشورها كه واردات نفت خود از ايران را كاهش داده باشند، از تحريم هاي آمريكا معاف مي شوند. رويتر همچنين از قول يك مقام آمريكايي كه نخواسته نامش فاش شود، نوشت: انتشار فهرست كشورهاي مشمول معاف كه قرار بود سه هفته پيش منتشر شود، تا اواخر هفته جاري به تعويق افتاده است.
يك مقام ديگر آمريكايي به رويتر گفت: اجراي تحريم هاي آمريكا عليه خريداران نفت ايران از 28 ژوئن (8 تير) به معناي آن نيست كه اقدامات تنبيهي آمريكا عليه كشورها بلافاصله از اين تاريخ آغاز مي شود. براي هرگونه اعمال تحريم بايد مدارك و اسناد جمع آوري شود و بعد درباره نقض كنندگان تحريم ها، مجازات ها تصميم گيري و اجرا شود.
آمريكا شديداً نگران به هم ريختن بازار نفت است و به همين دليل نتوانسته اراده خود را از 6 ماه پيش عملي كند. با اين اوصاف بايد از آمريكايي ها پرسيد آيا اگر فهرست كشورهاي مشمول تحريم ها را اعلام كنند سنگين تر نيستند تا اين كه هرچند وقت يك بار نام كشورهاي «معاف از تحريم» يا «استثنا از اين تحريم ها» را اعلام كنند؟! 


سكوت كه نيازي به فراخوان ندارد!

لودگي هاي گروهك چند نفره موسوم به شوراي هماهنگي سبز، صداي اعتراض محافل ضد انقلاب را بلند كرده است.
آخرين سياه بازي اين گروهك مربوط به انتخابات مجلس شوراي اسلامي بود و دعوت به تحريم انتخابات باعث شد ميزان مشاركت در انتخابات مجلس نهم (12 اسفند 90) به نسبت انتخابات مجلس هشتم و هفتم از 51 درصد به 65 درصد (14 درصد بيشتر) افزايش يابد! گروهك مذكور اخيرا نيز خواستار تجمع اعتراضي سكوت در پارك ها(؟!) كه باعث خشم و اعتراض محافل ضد انقلاب شده است. علت اعتراض هم اين است كه برخي شبكه هاي ضد انقلاب نظير بالاترين به اردشير اميرارجمند متذكر شده اند رفتن پارك ها عادت تفريحي مردم در ايران است و بنابراين چگونه بايد حضور توأم با سكوت را اعتراض ناميد!؟
بالاترين همچنين نوشته است: ظاهرا اين شوراي هماهنگي بلد نيست غير از فراخوان سكوت، فراخوان ديگري داشته باشد. به نظر مي رسد آنها با اهداف حكومت هماهنگ و يكي شده اند! آخر فراخوان هاي آبكي چگونه بايد به چشم بيايد؟


فرانسه در حال سقوط و اوضاع اروپا خطرناك است

«فرانسه در حال سقوط است و اقتصاد اروپا در يك وضعيت بحراني و خطرناك قرار دارد».
هفته نامه نوول ابزواتور ضمن انتشار تحليل فوق از قول نيكلا باوره (متخصص علوم اجتماعي و تاريخ، و نويسنده كتاب فرانسه اي كه سقوط مي كند) نوشت: اروپا در يك وضعيت بحراني و خطرناك قرار دارد. فرانسوا اولاند در زماني به رياست جمهوري فرانسه رسيده كه اقتصاد فرانسه متوقف شده و رشد اقتصادي تقريبا به صفر رسيده است. بيكاري دائما رو به افزايش است و توليد فرانسه نسبت به سال 2007، 10 درصد كم شده اما از آن سو كسري بودجه ركورد تازه اي را به ثبت رسانده است.
اين تحليلگر فرانسوي مي افزايد: نتيجه تمام اين ها چيزي نبوده جز فقيرتر شدن فرانسوي ها. با اين حال، فرانسوي ها ده درصد بيشتر از آن چه توليد مي كنند مصرف مي كنند؛ بنابراين اولين عامل رشد اقتصادي منفي، مصرف است.
باوره درباره انتخابات اخير فرانسه مي گويد: دور اول اين انتخابات نشان داد كه يك سوم آرا در جبهه اي كه اين تحليلگر آن را «جبهه پس زدن» مي خواند، قرار داشتند. انتخابات رياست جمهوري نشان داد كه جامعه فرانسه عميقا دچار چندپارگي شده است.
وي مي گويد: فرانسه زير بار سه دهه بحران خرد شده، احترام و ارزش هاي فرانسوي از بين رفته است و اين امر يك درجه فرانسه را به گسست نزديك كرده است. همچنين اقتصاد فرانسه از سال 2007 تاكنون مدام در حال ركود است. از نظر نيكلا باوره، «مشكلات فرانسوي ها با عقبگردهاي اروپا، دو چندان شده است. اقتصاد منطقه يورو نيز 4 درصد پسرفت داشته و آمار بيكاري در اين منطقه به 11 درصد رسيده است».
وي مي گويد: در انتخابات اخير رياست جمهوري يك سوم راي دهندگان در دور اول، به كانديداهايي راي دادند كه بسيار ملي گرا و ضداروپا بودند. دوران معاصر اروپا با دهه 30 قرن 20 در اين قاره است [ظهور فاشيسم] و نبايد حافظه تاريخي كوتاه مدت داشت.

بد جور مرده!

عضو متواري گروهك تحكيم مي گويد ديگر هيچ نشاني از علائم حيات اپوزيسيون كه سه سال پيش به بهانه انتخابات آشوب برپا كرد ديده نمي شود.
علي افشاري در وب سايت نيمه تعطيل راديو زمانه نوشت: در سومين سالگرد انتخابات رياست جمهوري دهم، علائم و تشابه ها حاكي از پايان جنبش سبز است حال ديگر از آن مسير نوساني كه تا اسفند 89 ادامه پيدا كرد، نشاني از علائم حيات ديده نمي شود و چشم انداز رويت پذيري نيز براي تحرك و احياي آن متصور نيست.
وي اضافه كرده است: نيروهاي حامل آن حركت ديگر فعاليت ملموسي در جدال با حكومت ندارند البته كساني هستند كه بيشتر در خارج از كشور فعاليت مي كنند. شوراي هماهنگي سبز نيز وجود دارد اما مانند بدني است كه پيكري ندارد. ديگر كسي مايل به پرداخت هزينه نيست و حركت آنها كه به زندان افتادند در بيرون تداوم پيدا نكرد و كسي حاضر نيست پيه مبارزه را به تن خود بمالد.
    

اصلاح طلبان ما را هل دادند خودشان عقب نشستند!

يك همكار فراري نشريات زنجيره اي با مرور رفتار پرتناقض كساني چون خاتمي و موسوي خوئيني ها طي سال هاي اخير تصريح كرد آنها افراد قابل اعتمادي نيستند.
اميد معماريان بي آن كه درباره فهرست طولاني كاسبكاري هايش در خارج كشور بپردازد، در روز آن لاين نوشته است: خاتمي و موسوي خوئيني ها موقعيت بسيار دشواري براي خوراندن ايده بازگشت به انتخابات به هواداران خود خواهند داشت چرا كه هنوز موسوي و همسرش و كروبي دو سال است در حبس خانگي هستند اما آقاي خوئيني ها و خاتمي كمترين اظهارنظر و اقدامي درباره آنها نكرده اند. آنها حتي پيگير وضعيت بازداشت شدگان نيز نبوده اند و گاه گله هايي از سر عجز و ناتواني كرده يا به سكوت و تعابير كنايه آميز گذرانده اند و جز اين چيزي به خاطر نمي آيد. سؤال اين است كه آنها چرا به اتفاقات دو سال اخير چشم بسته و عافيت پيشه كردند؟ چه مي شد اگر خواستار آزادي موسوي و كروبي مي شدند. بله برادر خاتمي چون داماد خانواده بنيانگذار جمهوري اسلامي است به جاي كنج زندان، از آزادي بهره مند است. چه تضميني وجود دارد كه خاتمي و موسوي خوئيني ها طعمه هوس انگيز جريان حاكم نشوند؟
وي اذعان كرد خاتمي طي سال هاي اخير و از جمله در چند انتخابات مجلس شاهد كاهش شديد سرمايه سياسي خود بوده است و قابل اعتماد نيست.
روز آن لاين همچنين كاريكاتوري از شركت اصلاح طلبان در انتخابات منتشر كرده و در كنار تصاوير موسوي و كروبي نيز نوشته است: در توبه هم واسه اين دو تا بازه!
اين پايگاه اينترنتي در همين حال از قول مليحه محمدي عضو متواري گروهك فدائيان خلق نوشت: هواداران سلطنت يا كمونيست ها و مجاهدين خلق [سازمان تروريستي منافقين] نيروهاي واقعي براي مبارزه با رژيم نيستند و بايد از نيروي واقعا موجود در فضاي سياسي ايران ارزيابي داشته باشيم و توقعات و انتظارات را با آنها طرح و تقسيم كنيم. ثقل اين نيرو در ايران است و نمايندگانش در خارج نيز آنها را نمايندگي مي كنند. حركت اخير خاتمي در راي دادن براي اين بود كه نمي خواهد بيرون از نظام ارزيابي شود و من آن را مي فهمم و از آن بيشتر، اين كار را در خدمت كاستن از دشواري هاي پيش روي جنبش دموكراسي خواهي مي بينم. من او را قادر به همه امور نمي بينم اما ترديدي نيست كه بسياري از مخالفان به حركتي كه او آغاز كرده، خواهند پيوست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس